فرهنگ به اشتراک نگذاشتن و سوالاتی بی جواب
از اونجایی که قراره اینجا در مورد بحث نرم افزار داخل ایران صحبت کنم، فکر میکنم یکی از ابعادی که تو هرصنعتی باید به اون توجه داشت بحث فرهنگی و اخلاق کاری در اون صنعت هست، تو این چند پاراگرفی که این پایین میخونید میخوام در مورد فرهنگ نرم افزاری که خودم شاهدش بودم صحبت کنم، پس لزوماً صحبتام جهانشمول نیست و قطعاً خالی از اشکال هم نخواهد بود.
من از اواخر دهه هشتاد شمسی بطور آماتور وارد دنیای نرم افزار شدم و تا اوایل دهه نود تو همون جایگاه آماتوری خودم بودم، یادم میاد تو همون دوران با پروژه های کوچکی هم که انجام میدادم و اگر مشکلی پیدا میشد هیچ جمع فارسی برای حل کردن مشکلاتم پیدا نمیکردم و مجبور میشدم به فرومهایی مثل vbcode، vbchat و یا expertexchange مراجعه کنم و البته با زبان شکسته و بسته اون زمانم خیلی هم پیشرفت نمیکردم، این بود که در حین دوران دبیرستان زبانم رو به شدت جدی گرفتم تا جایگاه خودم رو از یک برنامه نویس آماتور تغییر بدم، همین وضع رو توی دنیای حرفه ایی هنوز هم میتونم احساس کنم برای مثال با نگاهی به نحوه توسعه نرم افزار در زمینه هایی مثل حسابداری یا زمینه هایی مثل صنایع زیرساخت کشور میتوان به شرکتهایی رسید که از شالوده خوبی برای محیط توسعه خودشون استفاده میکنند، برای مثال دغدغه داشتن یک فریمورک رو دارند و …
اما خروجی نیروهای حرفه ای این شرکتها فقط و فقط محدود به شرکتی هست که در آن کار میکنند، و درصد خیلی پایینی از اون بچه ها بطور داوطلبانه در جمعهای مجازی و یا حقیقی حاضرند شرکت کنند و از تجربیاتشون(نه بصورت مصداقی بلکه بصورت کلی) صحبت کنند، برای نمونه اگر بتوان از سایتهای نگهداری کدهای اپن سورس مثل گیت هاب یا بیت باکت یا کدپلکس و یا سورس فورج یک گزارش براساس ملیت گرفت فکر نمکنم درصد بالایی از ایرانها در فعالیتهای اپن سورس و یا سایتهای اجتماعی حرفه ایی تبادل نظر در زمینه مهندسی نرم افزار فعالیت داشته باشند، شاید بگید دلایلی مثل مشغله کاری و یا فشار اقتصادی و یا عدم تضمین شغلی جزو مواردی هست که باعث میشه حرفه ایی ها کمتر در مورد اینگونه مسائل بحث کنند، راستش اینجور دلایل زمانی قانع کننده بودند برام اما بعد از دیدن شرکتهای بین المللی الان میتونم این نظر رو به شدت رد کنم چراکه اینجور مسائل رو فقط بعنوان یک چترنجاتی از عذر و بهانه میبینم برای سرپوش گذاشتن برای کم کاریها و رخوت و خسّت در فرهنگ کاری ایرانیها!(البته من خودم هم تو این مجموعه هستم شاید نه بعنوان یک حرفه ایی بلکه بعنوان یک ایرانی)
با عزیز مطلعی در زمینه جامعه شناسی صحبت میکردم در مورد اینکه چرا ما ایرانیها نمیخوایم چیزی رو به اشتراک بذاریم و از اون قدیم الایام با روش استاد/شاگردی ذهنمون شکل گرفته و هنوزم که هنوزه برخلاف وجود کلی آموزشگاه و دانشگاه و مراکز عالی آموزشی ما هنوز از این روش قدیمی برای تربیت نیروی نخبه استفاده میکنیم و تولید علممون خلاصه شده در علوم نظری و نه عملی؟
جواب اون عزیز برای من قانع کننده بود اون رو اینجا مینویسم شاید کس دیگری هم قانع شد!
- جواب این بود که، ما ایرانیها به دلیل حس تنبلی که در خود داریم دوست نداریم وقتی کاری رو یادگرفتیم اون رو به کسی یاد بدیم و دوست داریم از همون طریق برای مدت مدیدی مثلاً ۳۰سال ارتزاق کنیم و چون دیگه دوست نداریم پیشرفتی توی کارمون داشته باشیم(از نظر فنی) و فکر میکنیم که اگر همون کار رو به کس دیگه یاد بدیم پس خودمون باید بیش از پیش تلاش کنیم برای عقب نمودن از قافله و در واقع برای خودمون رقیب درست نمیکنیم.
شاید درست نکردن رقیب دلیل قانع کننده ایی به نظر برسه در نگاه اول ولی تجربه دنیای آی تی به سمت و سویی دیگری با سرعتی پرشتاب داره سوق پیدا میکنه، قبل از اینکه مثال خودم رو کامل کنم اول از همه تاکید میکنم که هستند شرکتهای بزرگی که خود آنها هنوز که هنوزه براساس فرهنگ به اشتراک نگذاشتن در حال فعالیت هستند مثل مایکروسافت اما همین شرکت شاید تا ۵-۶ سال پیش فکر نمیکرد رقبای جدی مثل گوگل کروم(اپن سورس) فایرفاکس(اپن سورس) برای محصول اینترنت اکسپلورر مایکروسافت، گوگل اندروید(اپن سورس) برای محصول ویندوز فون و… بتوانند سهم مایکروسافت را از بازار نرم افزارهای شخصی و موبایل کم کنند! اما این اتفاق هرروز در حال حادث شدن هست و چیزی نیست که بتوان آن را کتمان کرد و یا آن را نادیده گرفت.
حال برمیگردیم به سراغ مثال و نمونه ایی که مد نظرم بود از به پیش کشیدن این بحث، در حال حاضر یک نمونه از جاهایی که فرهنگ به اشتراک نگذاشتن رو کلاً غلط میدونن و هیچ حسابی روی اون باز نمیکنن، میتونم به شرکتهای استخدام کننده نیروی مجرب توسعه گر و برنامه نویس در دنیای آی تی اشاره کنم همچنین هستند بسیاری از شرکتهای فعال در زمینه توسعه نرم افزارهای کاربردی که کارمندان خودشون رو از طریق سورسهای به اشتراک گذاشته شده و یا مقدار فعالیت مفید آنها در سایتهای اجتماعی انتخاب میکنند.
و جالبتر اینکه اینطور افراد معمولاً افرادی هستند که نه به خاطر استخدام شدن در شرکتهای مختلف بلکه بخاطر اشتراک گذاری ایده های خودشون با دنیا به این کار رو آوردن مثل ( این مورد ) و اتفاقاً برخی از این افراد در شرکتهایی کار میکردند که بعدها تصمیم گرفتند برخی از قسمتهای دسترنج خودشون رو بعنوان یک پروژه اپن سورس در اختیار عموم قرار بدهند و اتفاقاً با این کارشون گاهاً تونستند مسیر دنیای آی تی رو هم تحت شعاع خود قرار داند مثل این* پروژه.
به نظرتون همین افراد آیا نمیتونستن پروژه های خودشون رو از همه مخفی کنند و اونها رو پشت درهای بسته یک شرکت نگه دارند؟
چه عاملی باعث میشه این افراد و این کمپانیها به این تفکر روی بیاورند؟
و چه عاملی باعث میشه که کمتر از خیلی جاهای دنیا از تفکر کدباز و فرهنگ به اشتراک گذاری استقبال کنیم؟ آیا فقط تنبلی میتونه جواب مسئله ما باشه؟ اونوقت عقب موندگی در فرهنگ آی تی رو با چی باید جبران کرد؟
پ.ن * : فریم ورک روبی آن ریلز اولین پروژه ایی بود که از ساپورت مستقیم MVC در برنامه های تحت وب پشتیبانی کرد و همچنین اولین فریم ورکی بود که تمام تمرینهای خوب مهندسی نرم افزار رو در خود پیاده کرد و همچنان اینکار را انجام میدهد.
پ.ن**: مطمئناً در وضع اسفناک کاری جاری که در ایران ساری هست، هستند عزیزانی که گروههای کاربری فوق العاده فعال چه بصورت فیزیکی و چه به صورتی مجازی رو ترتیب میدند خواهشاً در صورتی که از آنها باخبرید کامنت بذارید تا حداقل من بیشتر مطلع بشم ازشون، مرسی!
این نوشته در تاریخ 1364/06/05 توسط milad منتشر شده است
دیدگاه ها